ستم بر کسی که جز خدا یاوری ندارد

ابو حمزه ثمالى گويد:امام باقر عليه السّلام فرمود:هنگامى كه مرگ على بن الحسين عليه السّلام فرا رسيد مرا به سينه خود چسبانيد و سپس فرمود:فرزندم!تو را سفارش مى‌كنم به چيزى كه پدرم هنگام مرگش مرا به آن سفارش كرد و او را نيز پدرش به اين منوال سفارش كرده بود كه:اى فرزندم!بر حذر باش از ستم كردن به كسى كه ياورى جز خدا ندارد.

عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا حَضَرَ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ اَلْوَفَاةُ ضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي حِينَ حَضَرَتْهُ اَلْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ قَالَ يَا بُنَيَّ، إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لاَ يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلاَّ اَللَّهَ

شناسه حدیث: ۳۰۳۹۱۳

نشانی: تحف العقول عن آل الرسول عليهم السلام ج ۱، ص ۲۴۶

عنوان باب و روي عن الإمام التقي السبط الشهيد أبي عبد الله الحسين بن علي عليه السلام في طوال هذه المعاني »

و عنه عليه السلام في قصار هذه المعاني

اشتباه وهابی ها در شرک و توحید

سلفی ها و وهابی ها حضرت پیامبر اکرم (ص) را بعد از وفات با بت یکی می دانند و فکر می کنند همانطور که بت ها نمی توانند بشنوند، حضرت پیامبر هم بعد از وفاتش نمی تواند بشنود. همچنان که بت ها کاری از دست شان ساخته نیست، پیامبر هم بعد از وفات کاری از دستش ساخته نیست. از اینجا نتیجه می گیرند پس همانطور که کمک خواستن از بت ها شرک بود، کمک خواستن از حضرت پیامبر هم شرک است!
اما وهابی ها و سلفی ها متأسفانه هم در مقدمات اشتباه می کنند و هم در نتیجه.
در مقدمات اشتباه می کنند چون حضرت پیامبر اکرم( ص) بعد از وفات می شنود. نه تنها حضرت پیامبر که همه اموات بعد از مرگ شان می توانند بشنوند. در حدیث صحیحی که بخاری و مسلم نقل کرده اند حضرت پیامبر( ص) در جنگ بدر با سر های بریده مشرکان سخن می گفت. شخصی عرض کرد این‌ها که نمی توانند بشنوند چرا با آنها سخن می گویی؟ حضرت پیامبر فرمود: شما از آنها شنوا تر نیستید اما آنها نمی‌توانند جواب بدهند.

ای پادشه خوبان :

حدثنا عَلَى بْنُ عَبْدِ اللَّهِ حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ صَالِحِ حَدَّى نَافِعُ أَنَّ ابْنَ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا أَخْبَرَهُ قَالَ أَطَاعَ النَّبِ عَلَى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى أَهْلِ الْقَلْبِ فَقَالَ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا فَقِيلَ لَهُ آتَدْعُو أَمْوَاتًا فَقَالَ ما أَنتُمْ بِأَسْمَعَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لا يُجِيبُونَ حدثنا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ إِنَّمَا قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِنَّهُمْ لَيَعْلَمُونَ الْآنَ أَنَّ مَا كُنْتُ أَقُولُ حَقٌّ وَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتَى

سخن گفتن پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم با سر های مشرکین، مشرکان انداخته شده در چاه بدر

صحیح مسلم 874,2875 : | حديث

مجلد : 8 |صفحة : 163ك تاب : الجنة وصفة نعيمها وأهلها - باب : عرض مقعد الميت من الجنة أو النار عليه

حَدَّثَنَا هَذَابُ بْنُ خَالِدٍ ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ ، عَنْ ثَابِتِ الْبُنَانِيِّ ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكِ ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تَرَكَ قَتْلَى بَدْرٍ ثَلَاثًا، ثُمَّ أَتَاهُمْ، فَقَامَ عَلَيْهِمْ، فَنَادَاهُمْ، فَقَالَ : " يَا أَبَا جَهْلِ بْنَ هِشَامٍ، يَا أمَيَّةَ بْنَ خَلَفِ، يَا عُتْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ ، يَا شَيْبَةَ بْنَ رَبِيعَةَ، أَلَيْسَ قَدْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا ؟ فَإِنِّي قَدْ وَجَدْتُ مَا وَعَدَنِي رَبِّي حَقًّا "، فَسَمِعَ عُمَرُ قَوْلَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ، كَيْفَ يَسْمَعُوا وَأَنَّى يُجِيبُوا وَقَدْ جَيَّفُوا ؟ قَالَ : " وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، مَا أَنْتُمْ بِأَسْمَعَ لِمَا أَقُولُ مِنْهُمْ، وَلَكِنَّهُمْ لَا يَقْدِرُونَ أَنْ يُجِيبُوا
وهابی ها در این عقیده خود که پیامبر اکرم بعد از رحلت، کاری نمی توانند بکند هم اشتباه می کنند. طبق روایات صحیحه کسانی که بعد از وفات پیامبر، به آن حضرت متوسل شده و از آن حضرت کمک خواسته اند، حاجت شان بر آورده شده است. مثلاً بیهقی در دلائل النبوه با سند صحیح نقل کرده که وقتی در مدینه قحطی شد، شخصی که حتماً از صحابه بوده رفت کنار قبر پیامبر و با خطاب یا رسول الله از آن حضرت خواست از خدا طلب باران کند. شب پیامبر را در خواب دید که بشارت باران داد.
طبرانی هم در المعجم الصغیر باب الطاء با سند صحیح نقل کرده که مرد فقیری به آن حضرت متوسل شد و بلافاصله بعد از آن، حاجتش برآورده شد.
اما در نتیجه اشتباه می کنند چون مشرکان بت ها را بعنوان معبود می پرستیدند. مشرکان چون بت ها را خدا می دانستند، از این جهت کار شان شرک بود.
خداوند متعال می‌فرماید:
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّـهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ.
یا اینکه می فرماید:
وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً.
این در حالی است که مسلمانان که به پیامبر اکرم(ص) متوسل می شوند، آن حضرت را خدا نمی دانند تا پیامبر شریک خدا دانسته شود و عمل شرک تحقق پیدا کند همانطور که (بر خلاف مشرکان) پیامبر را هم نمی پرستند

توسل صحابه به رسول الله


بیهقی در دلائل النبوه روایت کرده که در زمان خلافت عمر در مدینه قحطی شد. مردی نزد قبر پیامبر (ص) آمد صدا زد یا رسول الله استسق الله لامتک فانهم قد هلکوا ؛ ای رسول خدا برای امت خود از خدا طلب باران کن که هلاک شدند. شب پیامبر را در خواب دید که فرمود شما بزودی سیراب می شوید (یعنی باران خواهد آمد) برو به عمر سلام برسان و خبر را به او هم بگو. آن مرد جریان را به حضرت عمر نقل کرد. حضرت عمر خوشحال شد و گفت خدایا مردم به من پناه نیاوردند مگر اینکه من عاجز شدم
این روایت را ابن کثیر در البدایه و النهایه ج۵ صفحه ۱۴۰ ذیل حوادث سال هیجده نقل کرده و گفته اسنادش صحیح است
ابن حجر عسقلانی در فتح الباری ج۲ باب الاستسقاء هم گفته سندش صحیح است

ابن کثیر بنقل از سیف بن عمر آورده که اسم آن شخص که نزد قبر پیامبر اکرم رفته به آن حضرت متوسل شد، بلال بن حارث مازنی بوده است.