علیزاده و تلقی سوسیالیستی از دین
همه می دانند که آقای علیزاده مالستانی در کنار حمیدی ، سید عسکر موسوی و …از مشهور ترین اعضای کانون مهاجر بود و این کانون تا حد زیادی تحت تاثیر سوسیالیزم قرار داشت.
یکی از اساسی ترین اصول سوسیالیزم ، مساوات و برابری بود. این مکتب برای ایجاد مساوات و یک جامعه به خیال خود بی طبقه ، مالکیت خصوصی را نفی می کرد و قایل به اشتراکیت بود. به همین جهت همه اموال را عمومی اعلام کرد و هرکسی که در اتحاد جماهیر شوروی و چین و سایر مناطقی که کمونیزم و سوسیالیزم حاکم بود ، باید برای دولت کار می کرد و برای امرار معاش خود از دولت مخارج خود و خانواده اش را دریافت می نمود. آن ها در این راستا آنقدر پیشرفتند که حتی تشکیل خانواده خصوصی را نیز می خواستند برچینند چون مخالف مساوات و برابری بود. در نظام تشکیل خانواده هر مردی یک زن و هرزنی یک شوهر داشت و چند فرزند که دیگران در آن سهمی نداشتند. بر اساس دیدگاه کمونیزم این یک نقطه منفی تلقی می شد چون با مساوات مخالف بود. آن ها در این صدد بودند که یک ساز و کاری بسازند که مردها با زن ها بصورت آزاد همبستر شوند و فرزندان آن ها بعد از تولد جدا تربیت یابند تا به این طریق همه نسبت به هم احساس برابر داشته باشند. هریک از مردان همه زنان را زن خود به حساب آورده و هریک از زنان همه مردان را شوهر خود تلقی کنند. همه هم در احساس برادری یکسان باشند و همه همدیگر را برادر و خواهر تلقی نمایند.
تفکر علیزاده نیز از دین اسلام چنین تلقی است. وی در مقاله ای که علیه سادات نوشته عنوان مقاله اش را ” دین وسیله برابری ….” قرار داده است. این عنوان مبتنی بر همان برداشت سوسیالیستی از دین است
سئوالی که اینجا خود نمایی می کند آن است که آیا دین وسیله برابری است یا وسیله تقرب به خدا؟ آیا وقتی حضرت محمد(ص) به پیامبری مبعوث شد ، فرمود که میان خود مساوات و برابری ایجاد کنید یا فرمود : قولوا لا اله الا الله تفلحوا “؟ آیا خداوند فرموده که من شما را برای مساوات و برابری آفریده ام یا فرموده : ” “ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ” ؟ و خلاصه اینکه رسالت اصلی دین , ایجاد برابری میان افراد بشر است یا هدایت انسان ها بسوی خدا و سر انجام راهیابی به به بهشت برخورداری از نعمت های بی پایان و بی حد و حصر آن ؟ آیا رستگاری انسان ها در برقراری برابری و مساوات است یا در نجات از عذاب جهنم و انواع دیگر از عذاب هایی که خداوند برای کافران و گنه کاران تداریک دیده است؟ اسلام در بعد اجتماعی ، دنبال عدالت است و شعار اسلام در این جهت عدالت ورزی و برقراری عدل است نه مساوات. هرچند عدالت در برخی موارد با مساوات تلاقی پیدا می کند اما همیشه با مساوات ، عدالت بر قرار نمی شود. بنا بر این عنوان کردن اسلام وسیله برابری و مساوات، منحصر کردن اسلام در بعد اجتماعی آنهم در یکی از جزئی ترین مصادیق آن است. مثل اینکه کسی اسلام را به عبادات منحصر کند و عبادات را هم در نماز و نماز را نیز به نماز صبح. مثلا بگوید: اسلام یعنی نماز صبح و اینگونه تلقی از اسلام و انحصار آن در یکی از جزئی ترین مسائل آن ظلمی بزرگ به این دین جامع و کامل است. اگر به عمق تفکر علیزاده که اسلام را وسیله برابری می داند ، دقت کنیم در خواهیم یافت ایشان در ضمیر خود بر احکام خدا اعتراض دارد چون در آن ها مساوات رعایت نشده است. احکامی همچون تفاوت ارث زن و مرد و دیه زن و مرد و پرداخت خمس به سادات و زکات به غیر سادات با مساوات همخوانی ندارد.
علت این تفکر علیزاده چیزی نیست جز رسوبات تفکر سوسیالیستی که از عصر کانون مهاجر در پس توی ذهن او همچنان باقی است . کانون مهاجر ، تحت تأثیر افکار شریعتی بود. شریعتی که آنقدر تحت تأثیر مارکسیسم قرار داشت که اسلام را در مبارزه خلاصه می کرد و به همین دلیل به علمای بزرگی همچون علامه مجلسی بخاطر عدم مبارزه با شاهان وقت ، به او توهین می کرد و مهاتماگاندی را برتر از او می دانست. نیز بخاطر نفوذ اندیشه سوسیالیستی در شریعتی بود که در کتاب حسین وارث آدمش نوشت : ” با اشتراکیت و مساوات ، دل ها آرام می گیرد” . شهید مطهری (ره) بر این بخش از نوشته شریعتی حاشیه ای تعریضی نوشت که : ” الا فی الاشتراکیه تطمئن القلوب” یعنی اینکه شریعتی بجای یاد خدا که قرآن , آن را مایه آرامش دل ها می داند ، وی اشتراکیت و مساوات را مایه آرامش دل ها بر می شمرد. بدینگونه کانون مهاجر در زمره یکی از گروه های التقاطی منحرف قرار گرفت. آقای سید عسکر موسوی در مصاحبه ای به تأثیر پذیری کانون مهاجر از دکتر شریعتی تصریح می کند .
آقای علیزاده در آن مقاله که آیات زیادی از خطاب خداوند به بنی اسرائیل را ردیف کرده تا به آن واسطه سادات را بکوبد که شما نیز مانند بنی اسرائیل خود را از دیگران بر ترمی دانید در حالیکه خداوند همه را یکسان آفریده ، عامدا و عالما یک آیه از قرآن را که خداوند در آن به برتری بنی اسرائیل تصریح فرموده ، نادیده گرفته است. چون آن آیه با ادعای “دین وسیله برابری “ایشان همخوانی ندارد. خداوند متعال در آیه ۴۷ سوره بقره می فرماید : یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ. این نگاه گزینشی علیزاده به قرآن ، شائبه ” نؤمن ببعض و نکفر ببعض” را در اذهان پدید می آورد.